در نظر من،  هنر روح زمانه را، اکنون را، حال را بیان می کند و این است که تعالی جامعه ی امروز بر دوش اوست.

 بعد از گوش سپردن به سه اثر اخیر استادان جلال ذوالفنون، محمد رضا لطفی و حسین علیزاده به نظرم آمد که ایشان خودشان را تکرار می کنند. هر چند جز این نیز نمی تواند باشد. هنرمند باید امروز زمانه را زنده گی کند و نفس بکشد ... ایشان عقایدشان را زیسته اند حرف شان حرف دیروز است . بحث نو گرایی و زیر و رو کردن موسیقی ایران نیست ، اصلن. حرف از جنس کار ها ست .غبار زمانه پیشین دارد کار این اساتید همین.

حالا اگر شاگردان خویش را به پیروی صرف فرا می خوانند  و اگر هنرمندان جوانی که در صف آنان نیستند را نمی نیوشند یا توصیه نمی کنند شایسته هنرمندی یشان نیست. تعارف که ندارم .اما  می دانم و پیداست که حسین عیلزاده بیشتر به جوانانش میدان می دهد.

نه هیچ چنگی به دل و گوشم نزد کار اخیر این سه استاد بزرگوار...نام این سه اثر را نمی برم چون حرفم دیگرست . و اینکه در قیاس با خودشان و آثارقبلی شان کار ها خوبند.

لازم است بگویم هنوز درس های فراوانی است که می توانم از این سه بزرگوار بیاموزم. اما این حرف دیگرست و هنر زمانه  دیگر.

زنده باشند و سایه شان بر سر موسیقی این مرز و بوم.